سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جستجو در سایت

شعر امام

ز سمت آسمان آمد امیری / چو ماه کاملی بدر منیری

به دستانش ید بیضای موسی / مراد قلب ها فرزانه پیری

نشان از آل احمد در نگاهش / اسیر عشق او خلق کثیری

به چشمان گر اشارت می نمودی / دوان هم مرد و هم زن مثل شیری

برای دوستان رحمت فزا بود / به چشم دشمنان سوزنده تری

درخت قامتش سروی عباپوش / به زیبایی رخش زیبا حریری

نوای دلنشینش قوت قلب / بشارت های او بهتر بشیری

برای خصم دین انذار می داد / به صوت رعد با بانگ نذیری

نگاه نافذش دائم روان بود / چه اعظم رهبری، والا بصیری

ضعیفان را مداوم یاد می کرد / فقیران یاور و نعم النصیری

به گلزار دیانت باغبان بود / امانت دار دین فرد خبیری

بزرگی در نگاهش موج می زد / که روح الله بود شخص کبیری


کلام بزرگان : [ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]