جستجو در سایت

سنین عمر به هفتاد میرسد ما را

خدای من که به فریاد میرسد ما را

گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند

دگر چه فایده از یاد میرسد ما را

حدیث قصه سهراب و نوشداروی او

فسانه نیست کز اجداد میرسد ما را

اگر که دجله پر از قایق نجات شود

پس از خرابی بغداد میرسد ما را

به چاه گور دگر منعکس شود فریاد

چه جای داد که بیداد میرسد ما را

تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر

علی و آل به امداد میرسد ما را


کلام بزرگان : از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]